محل تبلیغات شما
 

ما نمردیم چون نمی ترسیم
ریخت سقف و ستون نمی ترسیم

شد اگر روزگار ما مثل
لاله ی واژگون, نمی ترسیم

کوه اگر جای سیل بفرستد
آتشی از درون نمی ترسیم

گونه مان سرخ مانده با سیلی
دیگر از سیل خون نمی ترسیم

سفره مان گرچه خالی از نان است
از صدای کلون نمی ترسیم

گرچه این قصه ی جدیدی نیست
از ازل تا کنون نمی ترسیم

عشق تنها قرار ما لرهاست
هرگز از این جنون نمی ترسیم

عبدالحسین انصاری

بداهه ای برای سیل لرستان

تقدیم به البرز زارعی شهید زاگرس

تقدیم به پرستاران قهرمانان امروز میهنم

نمی ,سیل ,ی ,مان ,قصه ,جدیدی ,قصه ی ,این قصه ,ترسیمگرچه این ,ی جدیدی ,جدیدی نیستاز

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها